«گلوبال پست» با بررسی ۳ راهبرد پیش روی اسرائیل و آمریکا در برخورد با ایران، راهبرد مذاکره را بهترین مورد برای افزایش امنیت اسرائیل دانست. «آنی تریسی ساموئل» نویسنده این مطلب، همچنین اشاره میکند از آنجا که انگیزه عمده ایران برای رسیدن به ظرفیتهای هستهای، تهدیدهای غرب است، کاهش این تهدیدها موجب کاهش انگیزه جمهوری اسلامی برای پیگیری برنامه هستهای خود خواهد شد. تحریم و تهدید ایران را متقاعد نخواهد کرد تا از رسیدن به ظرفیتهای هستهای دست بردارد؛ اما مذاکره و گفتگو این کشور را متقاعد خواهد کرد. از طرف دیگر ایران هستهای نیز تهدیدی جدی علیه اسرائیل است.
* بررسی سه راهبرد احتمالی اسرائیل و آمریکا برای برخورد با ایران
نویسنده این مقاله آورده است: آن دسته از ما که خود را متعهد به حفاظت از اسرائیل میدانیم باید راهبردهای موجود را برای جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح هستهای بررسی و از آن سیاستی حمایت کنیم که بیشترین پتانسیل را برای رساندن ما به این هدف و حداکثر کردن قدرت و امنیت اسرائیل دارد. راهبردهایی که ممکن است به ما کمک کند تا به هدف خود برسیم سه مورد هستند.
- راهبرد اول: تحریم، فشار و تهدید
سالها است که سیاست تحریم، فشار و تهدید، رویکردهای اسرائیل و آمریکا نسبت به ایران را تشکیل داده است. با این حال، اگر تهدید و اجبار با هدف مجبور کردن ایران به رها نمودن برنامه هستهایش اعمال میشود، این سیاستها ممکن نیست به هدف دلخواه ما منجر شوند.
* انگیزه ایران از رسیدن به سلاح هستهای مقابله با تهدیدهای بینالمللی است
بخش عمده انگیزه ایران برای پیگیری برنامه هستهای مبهم خود در این اعتقاد ریشه دارد که این کشور با تهدیداتی از جانب سایر کشورها به ویژه آمریکا مواجه است. بنابراین افزایش این تهدیدها صرفاً باعث خواهد شد تا ایران بیشتر متقاعد شود که به یک برنامه هستهای نیاز دارد؛ به عنوان یک نماد قدرت، یا یک بازدارنده، و یا وسیلهای برای مذاکره و اخذ امتیاز از دشمنانش.
* تحریم و تهدید باعث میشود تا ایران برای رسیدن به سلاح هستهای مصممتر شود
به علاوه، تحریمها و تهدیدها در حال حاضر منجر به تقویت سپاه پاسداران میشود؛ نیروهایی که بزرگترین خطر برای اسرائیل محسوب میشوند. سیاستی که وابسته به فشار باشد، احتمال این را بیشتر میکند که ایران به این نتیجه برسد که نیازمند سلاح هستهای است و نمیتواند دشمنیاش را با اسرائیل و آمریکا پایان دهد. این سیاست در نهایت منجر به تضعیف امنیت اسرائیل خواهد شد.
- راهبرد دوم: حمله به تأسیسات هستهای ایران
حمله به تأسیسات هستهای ایران توسط اسرائیل و یا آمریکا ممکن است باعث به تعویق افتادن پیشرفت این کشور در برنامه هستهایش شود. نمیتوان دقیقاً پیشبینی کرد که نتیجه چنین حملهای چه خواهد بود و تا چه میزان به برنامه هستهای ایران آسیب خواهد رساند؛ اما به هر حال، از رسیدن ایران به سلاح هستهای جلوگیری نخواهد کرد.
* حمله نظامی به ایران باعث انتقامگیری این کشور و در نتیجه تضعیف امنیت اسرائیل خواهد شد
به عکس چنین حملهای به احتمال زیاد ایران را متقاعد خواهد کرد تا به سلاح هستهای، به عنوان بازدارندهای علیه حملات آینده، دست پیدا کند. حمله نظامی به ایران همچنین ممکن است باعث انتقامگیری ایران شود. بنابراین حمله به تأسیسات هستهای ایران امنیت اسرائیل را هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت تضعیف خواهد کرد.
- راهبرد سوم: مذاکره و همکاری
این نویسنده در بخش دیگری از گزارش خود مینویسد: تصور مذاکره با حکومتی که حامی نفرت از اسرائیل است و هولوکاست را انکار میکند مشکل است. با این حال، مذاکره با ایران زمانی آسانتر میشود که بپذیریم این راه، مطمئنترین راه برای افزایش امنیت اسرائیل خواهد بود؛ زیرا این راهبرد بیشترین پتانسیل را دارد تا تهدیدهای ایران را کاهش دهد و از رسیدن این کشور به سلاح هستهای جلوگیری کند.
* درخواستهایی که باید در مذاکرات با ایران مطرح شود
مهمتر از همه این که میتوان معاهدهای را از طریق مذاکرات امضا کرد که از تسلط اسرائیل بر منطقه حمایت کند. در چارچوب این رویکرد از ایران درخواست میشود تا غنیسازی خود را به ۵ درصد محدود کند، فعالیتهای خود را در تأسیسات «فردو» متوقف کند، اورانیوم ۲۰ درصد خود را به آژانس تحویل دهد، و با پذیرش پروتکل الحاقی به آژانس اجازه بازرسی جامع از تأسیسات خود را بدهد. پروتکل الحاقی درباره حفاظت از شهروندان در زمان جنگ است.
* اقدامات اسرائیل و آمریکا در مقابل امتیازاتی که از ایران میگیرند
برای گرفتن این امتیازات از ایران، اسرائیل و آمریکا باید ظرفیت ایران را در غنیسازی اورانیوم بپذیرند، به بند چهارم از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) عمل کنند؛ یعنی با همکاری با ایران و جامعه جهانی در زمینه فناوری و هستهای موافقت کنند، و همچنین به گونهای ضمانت امنیتی به ایران بدهند، از جمله رد تلاش برای تغییر حکومت در این کشور.
* نتیجه پیگیری رویکرد مذاکره، افزایش نظارت بر برنامه هستهای ایران و کاهش احتمال رسیدن این کشور به سلاح هستهای است
این اقدامات به افزایش امنیت اسرائیل منجر خواهد شد. ظرفیت بومی غنیسازی توسط ایران، این کشور را زیر چتر مسئولیتهای «انپیتی» و سایه نظارت بازرسهای آژانس قرار خواهد داد. این باعث کاهش این احتمال میشود که ایران برنامهای مخفیانه را پیگیری کند و ساخت سلاح هستهای را برای ایران بسیار دشوار خواهد کرد. همکاری میان ایران و جامعه جهانی در زمینه فناوری و هستهای نیز همین تأثیر [افزایش نظارت بر برنامه هستهای ایران] را دارد. بنابراین هر دو اقدام موجب افزایش امنیت اسرائیل میشود.
* مذاکره با ایران انگیزه این کشور را برای رسیدن به سلاح هستهای کاهش میدهد
ضمانت امنیتی، کاهش تهدیدها، و رد تلاش برای تغییر حکومت در ایران نیز باعث میشود این کشور کمتر تصور کند که با تهدیدهای بینالمللی مواجه است و در نتیجه انگیزه ایران برای رسیدن به سلاح هستهای به عنوان یک بازدارنده کاهش خواهد یافت. به علاوه، ایران که تصور میکند در مذاکرات به پیروزی رسیده است، به ظرفیتهای هستهای به عنوان ابزاری برای مذاکره نیز نیاز کمتری خواهد داشت.
از میان این سه راهبرد، تنها مورد سوم (مذاکره با ایران) میتواند به ایرانی بدون سلاحهای هستهای منجر شود؛ و بنابراین بهترین راهبرد برای افزایش امنیت اسرائیل است.