:: اصلی ترین کریدور قاچاق تریاک افغانستان

سکته

در آسیای مرکزی، کنفرانسی بین‌المللی با موضوع «ناتو:افسانه‌ها و واقعیت‌ها، درسهایی برای روسیه و جهان» در مسکو برگزار شد که در آن کارشناسان به بررسی اهداف و فعالیت‌های ناتو در افغانستان و پیامدهای آن‌ها برای منطقه پرداختند.

این مطلب بخش دوم مقاله “الکساندر کنیازف”: پژوهشگر مؤسسه شرق‌شناسی آکادمی علوم روسیه با عنوان “مبارزه ایالات متحده و ناتو همراه با تهدیدهای افغانستان؟ تجربه آسیای مرکزی” می‌باشد که به مخاطبان محترم تقدیم می‌شود.

تا قبل از جنگ سال‌های۱۹۷۹- ۱۹۸۹ کشت خشخاش در افغانستان به طور عمده در بدخشان و در زمین‌هایی به ابعاد کمتر از ۱۵ درصد جریب انجام می‌شد و حدودا از اواسط  سال ۱۹۹۰ شهرهای “هلمند” و “ننگرهار” ۲ مرکز اصلی کشت خشخاش در افغانستان شدند جایی که تا سه چهارم کل مواد مخدر افغانستان را تولید می‌کردند.

این در حالی بود که اتحاد جماهیر شوروی در طول مدت حضور نظامی و سیاسی خود در افغانستان هیچ اقدام خاص و هدفمندی را در زمینه مبارزه با  تولید و توزیع مواد مخدر انجام نداد و اغلب اوقات مبارزه با پخش مواد مخدر تنها در صورت تطابق با اهداف کلی نظامی محقق می‌شد.

تلاش‌ حکومت‌های سابق افغانستان برای مبارزه با مواد مخدر

به عنوان مثال در آوریل سال ۱۹۸۲ پایگاه بین‌المللی قاچاقچیان مواد مخدر در ایالت “نیمروز” در منطقه “رباط جلی” واقع در نزدیکی مرز میان افغانستان، ایران و پاکستان نابود شد که این منطقه علاوه بر بحث مواد مخدر به مکانی برای تمرکز کاروان‌های مسلح و گروه‌های جهادی تبدیل شده بود.

حکومت‌های “محمد داوود”، “نورمحمد ترکی”، “ببرک کارمل” و “نجیب الله” در مدت سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰اقداماتی را در رابطه با جلوگیری از تولید و مصرف مواد مخدر به عمل آوردند.

با توجه به اوضاع پیچیده اجتماعی- اقتصادی و سیاسی در کشور، این اقدامات چندان مؤثر واقع نشد حتی در دوره حکومت نجیب الله یک کمیسیون عالی به ریاست معاون نخست‌وزیر با هدف طرح‌ریزی برنامه‌ای برای مبارزه با مواد مخدر تشکیل شد که در برنامه مورد نظر علاوه بر سایر موارد، کاربرد گسترده روش‌های اقتصادی مؤثر در این زمینه نیز پیش‌بینی شده بود.

در این رابطه پس از اعلام سیاست آشتی ملی توسط دولت نجیب الله در اوایل سال ۱۹۸۷، به توافقنامه آتش‌بس با فرماندهان نیروی زمینی مجاهدان بندهایی اضافه شد که آن‌ها را مجبور می‌کرد تولید و قاچاق مواد مخدر را متوقف کنند به این شرط که دولت بذر گیاهان مختلف، تجهیزات کشاورزی، کود و غیره را در اختیار مردم قرار دهد.

فعالیت این کمیسیون چند نتیجه داشت: هزاران کیلوگرم مواد مخدر، قرص‌های روان‌گردان، مواد شیمیایی، مواد خام و دانه‌های تریاک قاچاق  کشف و ضبط شد.

در نهایت در سال ۱۹۹۰ قانونی در جهان به تصویب رسید که به موجب آن مناطق تولید و ترانزیت غیرقانونی مواد مخدر، حکم مناطق جنگی(با شدت کم یا متوسط) را دارند بنابراین این مسئله کاملا طبیعی است که تولید کنندگان مواد مخدر به حفظ و ادامه بی‌ثباتی در این مناطق تمایل  داشته باشند.

در اوایل قرن بیستم قاچاق مواد مخدر در کنار تجارت اسلحه و فساد(رشوه‌خواری) بین‌المللی به عنوان مهم‌ترین عوامل گسترش تبهکاری و جرم در عرصه روابط بین‌المللی محسوب می‌شدند که اوضاع بحرانی حاکم بر افغانستان خود بهترین نمونه برای اثبات این مسئله است.

فروپاشی شوروی مهم‌ترین عامل توسعه مسیر شمالی قاچاق مواد مخدر

همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که منجر به بی‌ثباتی اجتماعی-اقتصادی و سیاسی و همچنین بی‌نظمی ساختارهای دولتی نوپا شده بود، این پدیده مطابق با آسیای مرکزی شکل  جدی‌تر وشدیدتری به خود گرفت به طوریکه از بین بردن تنها سیستم موجود حراست از مرزهای کشور در زمان اتحاد جماهیر شوروی، مهم‌ترین عامل ایجاد سریع مسیر حمل‌ونقل غیر قانونی مواد مخدر از افغانستان موسوم به مسیر شمالی بود.

دولت‌هایی که به تازگی در منطقه شکل گرفته بودند برای تأمین امنیت خود از طرف کشورهایی که خواستار ادامه درگیری‌ها در افغانستان بودند در انزوا به سر می‌بردند اما انزوای این کشورها از سیستم سازمان‌یافته امنیت مرزی متمایز نیست.

در سال‌های اولیه تشکیل کشورهای استقلال‌یافته این روش(در پیش گرفتن انزوا) به علت جنگ‌های داخلی در تاجیکستان و بعدها به علت فعالیت‌های یک‌طرفه ترکمنستان برای برقراری روابط متقابل با طالبان، نقض شد که تقریبا همزمان با این اتفاقات روند جذب مستقیم نمایندگان نهادهای دولتی و سیاسی کشورهای آسیای مرکزی به ترانزیت غیرقانونی مواد مخدر، آغاز شد.

همزمان با بهره‌برداری از مسیر ترانزیت غیرقانونی مواد مخدر از طریق آسیای مرکزی تمایل به افزایش تولید هروئین در افغانستان گسترش یافت.

ایران در اوایل سال ۱۹۸۰ قوانین محکمی را تصویب کرد و اقدامات جامعی را به عمل آورد تا نگذارد از خاک این کشور برای ترانزیت مواد مخدر استفاده شود که این امر باعث شد گروه‌های تبهکار بین‌المللی برای مدتی دچار سردرگمی شده بودند.

این وضعیت برای مدت کوتاهی ادامه داشت اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هم تنها سیستم حفاظت مرزی از بین رفت و هم دفاع از مرزهای خارجی کشورهای تازه استقلال یافته ضعیف‌ترشد به طوریکه کنترل مرزهای داخلی (بین کشورهای مشترک‌المنافع) تا قبل از بوجود آمدن تشکیلات گمرک ملی(در سال‌های ۱۹۹۳تا ۱۹۹۴)عملا غیرقابل کنترل بودند.

این وضعیت تا حد زیادی انگیزه راه‌اندازی مسیر جدید جابجایی غیرقانونی مواد مخدر از کشورهای آسیای جنوبی از طریق خاک کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق را افزایش داد.

تلاش گروه‌های سازمان‌یافته برای تأثیرگذاری در کشورهای آسیای مرکزی

در اواخر سال ۱۹۹۰روند همگرایی جوامع سازمان‌یافته که با تولید و پخش مواد مخدر در بازارهای جهانی و یا داخلی در ارتباط بودند، وارد فاز جدید و به مراتب خطرناک‌تری شد.

به هر حال گروه‌های سازمان‌یافته با اقدامات غیرقانونی خود در زمینه مواد مخدر عملا بر کشورهای آسیای مرکزی تأثیر می‌گذاشتند و فرایند همگرایی این کشورها در سیستم بین‌المللی تجارت مواد مخدر  با وجود تمامی عواقب منفی که به دنبال داشت همچنان در حال گسترش بود به طوریکه هر یک از این گروه‌ها برای تأثیر گذاشتن بر روی این کشورها در زمینه خاصی فعالیت می‌کردند.

به عنوان مثال بخشی از گروه‌های سازماندهی‌شده تبهکاری در زمینه قاچاق مواد مخدر در افغانستان فعالیت می‌کرد، گروه دیگری به قاچاق این مواد از تاجیکستان می‌پرداخت و گروه سوم مسائل مربوط به پخش مواد مخدر در کشورهای مشترک‌المنافع مشغول بوده و حتی به طور عملی در تمامی مراکز بزرگ صنعتی فدراسیون روسیه نیز این  امر را بررسی می‌کردند.

در این رابطه گروه‌های تبهکار سازمان‌‌یافته یک دوره کامل قاچاق مواد مخدر را انجام می‌دادند و آن‌ها مواد مخدر را از طریق تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان و قزاقستان از مبدأ افغانستان به مقصد فدراسیون روسیه قاچاق می‌کردند.

رشد تولید مواد مخدر مشهودترین نتیجه حضور آمریکا در افغانستان

در ضمن شاید ملموس‌ترین نتیجه عملیات نظامی آمریکا در افغانستان رشد سریع تولید و پخش غیرقانونی مواد مخدر در سال های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ بود که علت این مسئله در درجه اول گسترش کشت خشخاش در زمین‌های افغانستان بود.

بنابراین با توجه به این موضوع کارشناسان اتفاق نظر دارند که موثرترین راه مبارزه با تولید مواد مخدر روشی با عنوان«پیشگیری در محل» است به این معنا که تمامی مزارع (زمین‌ها) ومحصولات تولید شده در کشورهای تولید‌کننده مواد مخدر باید از بین بروند.

در افغانستان، میانگین سالانه پیشگیری از تولید مواد مخدر در مدت اشغال این کشور توسط آمریکا و نیروهای ناتو۱/۳ درصد بود  اما همین شاخص برای کشور کلمبیا رقم ۳۷ درصد را نشان می دهد.

با این وجود شواهد مستندی دال بر دخالت ناتو و ایالت متحده آمریکا در امر  قاچاق موادمخدر و همکاری در زمینه تولید مواد مخدر وجود ندارد اما شواهد جانبی بسیار زیادی این مسئله را تأیید می‌کنند.

به عنوان نمونه می‌توان این مورد را ذکر کرد که مراکز اصلی پخش مواد مخدر افغانستان در اروپا با محل استقرار نیروهای مسلح آمریکایی یکسان است(برای مثال در کوزوو، پایگاه نظامی آمریکایی “بندستیل”) و همچنین پایگاه‌های “بیتبورگ”، “زمباخ”، “رامشتین”، “هان”، “تسوایبروکن” و “شپانگدالم” در کشور آلمان و یا پایگاه نظامی-هوایی آمریکا در “ماران دلا فارانترا” و پایگاه نظامی-دریایی در “رتا” در کشور اسپانیا.

پایگاه مناس مهم‌ترین بخش مسیر شمالی قاچاق مواد مخدر

برخی از کارشناسان اروپایی معتقدند که بیش از ۴۰ درصد هرویین بازارهای اروپا از کوزووو وارد می‌شود پس به طور منطقی می‌توان به این نتیجه رسید که در این صورت حمل مواد مخدر به بازارهای اروپایی تنها به وسیله هواپیماهای نظامی- باربری ایالات متحده آمریکا امکان‌پذیر است.

در این رابطه مواد مخدر از افغانستان به وسیله این هواپیماها با عبور از حریم هوایی کشورهای آسیای مرکزی به پایگاه نظامی آمریکا(مرکزحمل و نقل) واقع در فرودگاه بین‌المللی “ماناس” در قرقیزستان(مهم‌ترین بخش این مسیر) وارد می‌شود.

این در حالی است که امروزه پخش گسترده و غیرقانونی مواد مخدر یکی از مهم‌ترین موارد اختلافات ژئوپلیتیکی در بین ابرقدرت‌های جهانی محسوب می‌شود و این مسئله یکی از ابزارهای فوق‌العاده مهم بوده که می‌تواند بر تحولات ناشی از تغییر میدان رقابت ابرقدرت‌ها از عرصه سیاسی-نظامی به اقتصادی که منجر به درگیری‌های  ژئو اکونومیک در عرصه جهانی می‌شود، تاثیر بگذارد.

در واقع مواد مخدر ابزاری برای سیاست‌های بین‌المللی آمریکا محسوب می‌شود که منجر به افزایش فساد(رشوه‌خواری)، لطمه دیدن توان دفاعی کشورها و نابودی انسان‌ها می‌شود.

در ضمن با استناد به اطلاعات سری نمی‌توان به چنین نتایجی رسید بلکه فقط کافیست که حقایق بدیهی را جمع‌بندی و تحلیل کرد تا بتوان دریافت که نتایج عملیات نظامی آمریکا در افغانستان  چیزی جز افزایش گروه‌های تندرو،گروهک‌های تروریستی و رشد روزافزون تولید  مواد مخدر که یک تهدید بزرگ برای قاره اروپا محسوب می‌شود، نیست.